امروز چهارشنبه , 16 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد بهزيستي از ديدگاه دين و روانشناسي
با دانلود تحقیق در مورد بهزيستي از ديدگاه دين و روانشناسي در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق بهزيستي از ديدگاه دين و روانشناسي را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق بهزيستي از ديدگاه دين و روانشناسي ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد بهزيستي از ديدگاه دين و روانشناسي
فرمت فایل: word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:27 صفحه
قسمتی از فایل:
چكيده
نوشته حاضر، که بخشي از کتاب مقدمهاي بر روانشناسي مثبت است، به بررسي رابطه دين و معنويت با بهزيستي روانشناختي ميپردازد. معنويت به تمايل انسان براي جستوجوي معناي زندگي از طريق تعالي نفس يا از طريق نياز به ارتباط با چيزي بزرگترو عاليتر ازخود انسان، اشاره دارد. از آنجا كه دين به شكلي از جستوجوي معنوي اشاره دارد و با آداب و سنن رسمي و ويژه مرتبط است، در كانون اين بحث قرار ميگيرد. البته، از منظر نويسنده، معنويت لزوماً به بافتي ديني وابسته نيست، اما ارتباط دينداري با سلامت رواني و جسمي ممكن است به علل و عواملي مرتبط باشد كه اين عوامل، خود نتيجه دينداري هستند و در مقاله حاضر پژوهشهاي مرتبط با شش گروه از اين عوامل ارائه شده است كه مهمترين آنها پديدايي احساس معني و هدف در زندگي توسط دينداري ميباشد، شايعترين راههاي رسيدن به معني بيشتر در زندگي بررسي و تجارب ديني و معنوي از جمله اين راهها هستند.
دين و بهزيستي روانشناختي
واژة «معنويت» به تمايل انسان براي جستوجوي معناي زندگي از طريق تعالي نفس2 يا از طريق نياز به ارتباط با چيزي فراتر از خودش اشاره دارد. دين به شكلي از جستوجوي معنوي اشاره دارد كه با آداب و سنن رسمي ديني مرتبط است، در حالي كه معنويت به چنين بافتي وابسته نيست.3 از اينروي، واژة «معنويت» بيشتر به جستوجو براي امر قدسي اشاره دارد و واژة دين، به جستوجويي اشاره دارد كه پايههاي آن در شكلهاي رسمي (نهادي) معنويت قرار دارد.
در حال حاضر، تعداد نسبتاً قابلتوجهي از مطالعات وجود دارد كه چگونگي تأثير دينداري و معنويت را بر سلامت جسمي و رواني بررسي كردهاند.4 بيشتر اين مطالعات نشان ميدهند كه افراد ديندارتر و افرادي كه فعاليتهاي ديني بيشتري دارند، معمولاً از حيث رواني و جسمي سالمتر هستند. نتايج بررسيها نشان ميدهد كه مشاركت بيشتر در فعاليتهاي ديني، به طور معناداري با بهزيستي بيشتر و ميزان كمتر بزهكاري، مصرف الكل، سوءمصرف مواد و ديگر مشكلات اجتماعي مرتبط است.5 به گفتة ديويد مايرز: «تحقيقات مكرر در ميان مردم آمريكاي شمالي و اروپا نشان ميدهد كه مردم ديندار بيش از بيدينها احساس شادي و رضايت از زندگي را گزارش ميكنند».6 جيمز پيكاك و مارگارت پولوما7 دريافتند كه احساس نزديكي به خدا، بزرگترين و تنها پيشبينيكنندة رضايت از زندگي در همة سنين است. اما با اينكه همبستگي بين احساس بهزيستي روانشناختي و دينداري معنادار است، ميزان ارتباط معمولاً متوسط به پايين است.8 افزون بر اين، مطالعات همواره ارتباطات معنادار را گزارش نميكنند.9
يافتههاي مغاير، ضرورتاً ارتباط ميان بهزيستي و دين را نفي نميكنند، بلكه موقعيتهايي را مشخص ميكنند كه ارتباط در آنها قويتر است. براي مثال، ارتباط بين بهزيستي و دينداري معمولاً در زنان قويتر از مردان است. از لحاظ نژادي نيز معمولاً ارتباط بين بهزيستي و دينداري در ميان امريكاييهاي افريقاييتبار بيشتر از سفيدپوستان است. همچنين، اعتقاد به نيروي شفابخش دعا در ميان امريكاييهاي افريقاييتبار قويتر از ساير گروههاي نژادي است.10
به نظر ميرسد سن نيز يك عامل موثر باشد. ارتباط بين دينداري و بهزيستي معمولاً در افراد مسن قويتر است.11 موريس اوكون و ويليام استاك12 دريافتند دينداري و سطح مطلوب سلامت جسماني، دو مورد از قويترين پيشبينيكنندههاي بهزيستي روانشناختي در ميان افراد مسن هستند. اعتقاد به زندگي پس از مرگ در ميان افراد مسن، با اعتقاد به هيجانانگيزي زندگي كنوني همبستگي بالاتري دارد.13 با نگاه به گسترة زندگي مردم، درمييابيم كه انگيزههاي متفاوتي براي شركت در فعاليتهاي معنوي و ديني در مقاطع مختلف زندگي وجود دارد. مردم در نيمة نخست زندگي خود ممكن است دين را براي تكوين هويت و شكل دادن ارتباطات اجتماعي بخواهند؛ اما در نيمة دوم، ممكن است نياز به دين براي كمك به بازسازي اولويتهاي زندگي و مواجهه با واقعيت مرگ باشد كه در حال فرا رسيدن است.14 جالب اينكه ارتباط بين فعاليتهاي ديني و بهزيستي، در ميان مردم ايالات متحده قويتر از اروپاييهاست.
عوامل موثر ديگر، به جنبههاي خاص دين كه مورد ارزيابي قرار ميگيرد، و نحوة اندازهگيري بهزيستي ارتباط دارند. همبستگيهاي قويتر و معنادارتر، معمولاً مبتني بر رفتار واقعي ديني هستند، نه نگرشهاي ديني؛15 يعني افرادي كه در فعاليتهاي مرتبط با ايمان ديني (مانند حضور در كليسا و دعا كردن) شركت ميكنند، اغلب بهزيستي بيشتري را در مقايسه كساني كه صرفاً داراي نگرشهاي دينياند گزارش ميكنند. در واقع، بزرگترين پيشبينيكنندة ارتباط بين دينداري و بهزيستي، «فعاليت ديني عمومي»16 يا حضور فعالانه در فعاليتهاي ديني است.17 با اين حال، برخي18 دريافتهاند كه فعاليتهاي ديني مانند حضور در كليسا، بيشتر با گزارش افراد از رضايت از زندگي ارتباط دارد، تا گزارش آنها از شادكامي. همچنين معقول به نظر ميرسد كه دين بر نحوة شكلگيري برداشت افراد از معنا و هدف زندگي تأثير داشته باشد. مارگارت پولوما و بريان پندلتون19 دريافتند كه اگر معيار بهزيستي، داشتن احساس معنا و هدف در زندگي باشد، پس ارتباط قويتري بين بهزيستي و دينداري وجود دارد.
با اينكه به طور كلي چند عامل مؤثر وجود دارد، اما پژوهشها نشان ميدهند كه افراد پايبند به اعتقادات و آداب ديني، سطوح بالاتري از بهزيستي را تجربه ميكنند. همچنين، تأثير دين كم است، اما همواره وجود دارد و بر كيفيت زندگي افراد تأثير ميگذارد.