دانلود تحقیق درمورد پيشرفت صنعتي جوامع و ارتباط آن با جرم
با دانلود تحقیق در مورد پيشرفت صنعتي جوامع و ارتباط آن با جرم در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق پيشرفت صنعتي جوامع و ارتباط آن با جرم را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق پيشرفت صنعتي جوامع و ارتباط آن با جرم ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد پيشرفت صنعتي جوامع و ارتباط آن با جرم
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:30 صفحه
قسمتی از فایل:
پيشرفت صنعتي جوامع و ارتباط آن با جرم
مقدمه :
بشريت در طول تاريخ زندگي خود بر اين سياره ادوار مختلف و متفاوتي را پشت سر گذارده است و همواره در گمان خود رو به سوي فردايي بهتر داشته است که شايد اين روند، ريشه ي در گرايش کمال گراي انسان داشته باشد که او را وادار به جنبش و حرکت براي ترقي و تعالي جسم و جان و دنيا و عقباي خود کرده است. طبيعت ارزشمدار انسان در تمام دوران ثابت بوده است اما مصاديق عيني اين ارزش ها در بسياري از عصرها برايش مشتبه شده است و موجب طريق در بيراهه ها گشته است همچنان که در دوران ما و در عصر تجدد و با پيشگيري اصول متجدد (Modernism) بشر راه ديگري نسبت به راه اسلاف خود در پيش گرفت که انقلابات عظيمي در اين راستا شکل گرفت (نظير انقلا بهاي فرهنگي ، علمي، صنعتي، اجتماعي و ...) و بشر اين بار با چنگ زدن در دامان علم، بر اين شد که مشکلاتش را به کمک اکسير علم رفع کند از اين رو اين دوره را ، دوره رواج علم گرايي (Scientism) مي توان ناميد. در زمان اوج و جواني اين جريانات بود که اگوست کنت فيلسوف پوزيتيوسيت فرانسوي ادوار زيستي بشر را به سه دسته ي اصلي تقسيم نمود:
1- دوره ي اسطوره 2- دوره ي مذهب 3- دوره علم و خرد
اکنون که سرعت پيشرفت هاي علمي و صنعتي شتابي خيره کننده گرفته است ديده مي شود که پديده هاي منفي انساني و اجتماعي مانند تنهايي (Loneliness) و جرم (crime) نيز در همين راستا هر روزه رشد داشته اند به طوري که اين فکر را به ذهن بيننده القا مي کنند که شايد ارتباط عميقي بين اين پديده هاي هم سو وجود داشته باشد منظور اصلي اين تحقيق نيز بررسي اين ارتباط مي باشد.
الف- پيشرفت و توسعه[1]
اين مفهوم از مفاهيم وارد شده در زبان ما مي باشد و مي توان گفت که در گذشته دور حتي اگر وجود اين لفظ را متصور باشيم مطمئنا مفهوم امروزي آن را نداشته است زيرا به اعتقاد برخي از جامعه شناسان اين مفهوم (توسعه) مفهومي مدرن و متجدد است که در دوران سنت وجود نداشته است زيرا به رغم اين افراد دوران سنت دوره ي سکون و اينايي بوده است و اين دوران تجدد است که خاصيت ديناميک و روان دارد که ابتدا در فکر و ايده نمايان شد و سپس خود را به دنياي خارج آورد. پيرو آن جمله: فکر جديد، دنياي جديد را مي سازد نه دنياي جديد، فکر جديد را.
پس توسعه يعني بست يافتن باز شدن ، پيشروي ، ارتقاء، که در بعضي جهات آن با مفهوم رشد نزديک است و ديويد يمانه در کتاب «تئوري توسعه» مي نويسد:
توسعه جرياني چند بعدي است که در خود تجديد سازمان و سمت گيري متفاوت کل نظام اقتصادي- اجتماعي را به همراه دارد توسعه علاوه بر بهبود در ميزان توليد و درآمد شامل دگرگوني اساسي در ساخت هاي نهادي، اجتماعي، اداري، و همچنين ايستارها و وجهه نظرهاي عمومي مردم است توسعه در بسياري موارد حتي عادات و رسوم و عقايد مردم را نيز در بر مي گيرد.[2]